چرا ادبیات آخرالزمانی نداریم؟
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۳۸۱۶۱
این مترجم و داستاننویس در گفتوگو با ایسنا درباره نپرداختن به ژانر آخرالزمانی در رمانهای ایرانی و اینکه به نظر این موضوع چندان مورد علاقه نویسندگان ایرانی نبوده است، اظهار کرد: مسئله این است که کلاً ادبیات ژانر به معنای عام در ایران پا نگرفته است. البته تلاشهایی در این زمینه صورت گرفت؛ مثلاً نشر ققنوس مجموعهای را در ژانرهای مختلف پلیسی، شگفتانگیز و علمی - تخیلی منتشر کرد؛ اما هیچکدام به آن صورت ریشهدار نشدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او با اشاره به اینکه دلیل اول نداشتن ادبیات آخرالزمانی، نداشتن ادبیات ژانر است، گفت: ما ادبیات علمی تخیلی نداریم، بفهمی نفهمی ادبیات ترسناک داریم، ادبیات پلیسی در این میان نسبتاً وضعیت بهتری دارد. در ادبیات عامهپسندمان مقدار زیادی ادبیات عاطفی و عاشقانه داریم. در ادبیات جدیمان تنوع بیشتری داریم، رمانهای روانشناسانه و اجتماعی داریم. چیزی به نام ژانر شگفتانگیز نداریم، ژانر از نوع گیم آف ترونز نداریم درحالیکه ترجمههای موفقتری داشتند. «کتابسرای تندیس» در زمینه ترجمه این رمانها کار میکند و موفق بوده است. در میان نویسندههای ایرانی شاید شاخصترین فرد خانم ضحی کاظمی باشد که در زمینه ادبیات ژانر طبعآزمایی کرده است.
میرعباسی با بیان اینکه ادبیات ژانر یکدست نیست، گفت: آثاری که در ادبیات ژانر هستند طیفهای مختلفی را در برمیگیرند؛ از ادبیات جنجالی و هیجانانگیز سطحی تا آثار عمیق مانند «کوری» ژوزه ساراماگو و «جاده» کورمک مککارتی که آثار ارزنده در آن است. ژانر آخرالزمانی شاخه فرعی از ادبیات علمی تخیلی است و داستان زمانی اتفاق میافتد که مثلاً جنگ جهانی شده و تمدنی به اضمحلال رفته و حالت توحش در جامعه به وجود آمده و یا دنیا خالی از سکنه شده است.
او با تأکید بر اینکه علت اصلی نداشتن رمان آخرالزمانی نداشتن ادبیات ژانر است چه رسد به اینکه بخواهد ادبیات ژانر تخصصی شود، بیان کرد: رماننویسی در ایران هنوز شغل نیست؛ بلکه تفنن است و تعداد کسانی که از راه نویسندگی و بدون کار حاشیهای و جانبی زندگیشان را میگذرانند، به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. اگر از نظر کمی و نه کیفی کارنامه ادبی رماننویسان ایرانی را نگاه کنیم جز تعدادی افراد شاخص که دورهای داشتند و نویسندگان ادبیات عامهپسند، نویسنده کمی داریم که آثار زیادی داشته باشد. استاد دولتآبادی یک استثناست که از راه حرفه نویسندگی زندگی کرده است یا مرادی کرمانی. آنها در میان مردم طرفدار داشتند و میتوانستند. وگرنه دیگر نویسندگان اینطور نبودند. مثلاً زویا پیرزاد چهار پنج اثر خلق کرد؛ اما بعد در سکوت رفت و کسی از او خبر ندارد.
این مترجم تأکید کرد: هنوز ادبیات شغل نشده که تنوع شغلی و رشته پیدا کند. خب جای تعجب ندارد که ادبیات ژانر کم داریم. البته در ترجمهها نیز ادبیات آخرالزمانی ژانر پراقبالی نیست.
میرعباسی درباره اینکه چرا نویسندهها سراغ ژانرنویسی نمیروند، توضیح داد: این موضوع شرایطی لازم دارد، برای اینکه بتوانیم با ژانری آشنا شویم باید آثاری در آن ژانر بخوانیم؛ اما نویسندگان ایرانی این امکان را ندارند که به زبان اصلی بخوانند و یا با زبان واسطه بخوانند و مجبورند کتاب ترجمه بخوانند. وقتی نویسندگان مشروط به خواندن ژانر بهواسطه ترجمه میشوند، این اتفاق میافتد. مگر چقدر ادبیات آخرالزمانی ترجمه شده است؟ خیلی کم؛ بنابراین چطور با این ژانر آشنا شوند؟ با یک جستوجوی ساده میتوانید ببینید که چقدر رمان آخرالزمانی به شکلهای مختلف نوشته شده و از این تعداد یکصدمش هم ترجمه نشده است.
این داستاننویس با بیان اینکه در اثر تکثر است که تعدد رخ میدهد گفت: وقتی تعداد نویسندههای حرفهای کم است و تعداد آثار کم است، خودبهخود تنوع هم کم میشود. اصلاً رمان فارسی چقدر مخاطب دارد؟ همه اینها مانند زنجیرهای بههمپیوسته هستند، سطح مطالعه پایین است، تیراژ کتابها پایین است و نویسندهها کمتر شناخته شدهاند؛ مثلاً در محفلی شرکت کرده بودم و خانمی نام زویا پیرزاد را نشنیده بود و میگفت من در زندگیام رمان نخواندهام. رمانخوانی در جامعه ما چندان رایج نیست. زویا پیرزاد از نویسندگان ارزشمندی است که کتابش از پراقبالترینهاست اما خیلیها او را نمیشناسند.
کاوه میرعباسی در پایان تأکید کرد: همه اینها به این دلیل است که ادبیات حرفهای نداریم، بنابراین باید ادبیات حرفهای به وجود بیاید و از دل آن، ژانر متولد شود و از دل ژانر، ژانرهای فرعی به وجود بیاید که در دل ژانر فرعی باز ژانر فرعی داریم. زمانی که سیر تحول ادبیات را نگاه کنیم، چه ادبیات جدی و چه عامهپسند، در جاهایی تنوع زیاد میشود که تعداد آثار زیاد باشد.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: ژانر ادبی کاوه میرعباسی ادبیات آخرالزمانی ادبیات ژانر نویسنده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۳۸۱۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معرفی بهترین مستندهای جهان
آفتابنیوز :
اگر مستندبین حرفهای هستید یا حتی اگر تنها با مستندهای حیات وحش که از تلویزیون پخش میشود آشنایی دارید، پیشنهادهایی که در اینجا برای شما داریم میتواند حسابی سر ذوق تان بیاورد.
تاریخچه وحشت عامیانه
کارگردان: کییرلا جانیس
سال ساخت: ۲۰۲۱
اگر از خورههای ژانر وحشت هستید و شبها تا یک فیلم ترسناک نبینید خوابتان نمیبرد، این مستند را از دست ندهید. دوستداران ژانر وحشت به زیروزبر این ژانر توجهی وسواسگونه دارند و سبکها، زیرگونهها و تکنیکهای فیلمهای این ژانر را به دقت بررسی میکنند. وحشت عامیانه یا وحشت فولکلور یکی از زیرگونههای ژانر وحشت در سینما و ادبیات است که از عناصر عامیانه برای وحشتآفرینی استفاده میکند. این مستند کاوشی در تاریخچه وحشت عامیانه از پیدایش آن به واسطه گسترشاش در تلویزیون بریتانیا در دهه ۱۹۷۰ تا احیای آن در دهه گذشته است.
فریدا
کارگردان: کارلا گوتیرز
سال ساخت: ۲۰۲۴
فریدا کالو، نقاش مکزیکی، بین سالهای ۱۹۰۷ تا ۱۹۵۴ زندگی کرد و با اینکه زندگی نسبتا کوتاهی داشت، اما به دلیل هنجارشکنیهایش یکی از چهرههای مهم هنر معاصر به شمار میرود. چهره فریدا برای کسانی هم که با تاریخ هنر و نقاشی آشنایی ندارند آشناست چراکه فریدا خودنگارههای زیادی از خود کشیده بود. فریدا پس از تصادفی سخت در سال ۱۹۲۵ برای اولین بار شروع به نقاشی کرد و دردهای خودش، همجنسانش و ملتش را روی بوم آورد. زندگی پرماجرای فریدا تا به حال موضوع چند مستند و فیلم داستانی بوده. این مستندانیمشین هم نگاهی به زندگی این نقاش برجسته مکزیکی دارد.
چهار دختر
کارگردان: کوثر بن هنیه
سال ساخت: ۲۰۲۳
روزی دو دختر بزرگتر الفه، زنی تونسی که مادر ۴ دختر است، ناپدید میشوند. کوثر بن هنیه، کارگردان تونسی، از بازیگران حرفهای دعوت میکند تا نقش دو دختر غایب را بازی کنند. برای الفه که غم غیاب دخترانش را بر دوش میکشد، حضور بازیگرانی در نقش آنها به معنی سر باز کردن زخمهای دل و جانش است. بن هنیه موقعیتی بدیع را شکل داده و تجربهای منحصربهفرد را در برابر دوربین ایجاد کرده که سویههای عاطفی و روانی مختلفی دارد. این مستند که برداشتهایی را از امید، طغیان، خشونت، خواهری و… عرضه میکند، سوالهایی اساسی را درباره شالوده جوامع ما به بحث میگذارد.
منبع: همشهری آنلاین